سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرگرمی اطلاع رسانی شمیم یاس

این وبلاک فقط به عشق صاحب الزمان عج ا...ایجادشده وسلام ...
صفحه خانگی پارسی یار درباره

مرد دو زنه ... حکایت های پند آموز

مردی دارای دو زن بود . زن اولی خیلی او را اذیت میکرد و شب و روز سبب اوقات تلخی او را فراهم میکرد . یکی از رفقایش را ملاقات نمو د . رفیقش دید که او خیلی کسل و پژمرده است . پرسید : رفیق شما را چه میشود که اینطور افسرده هستید ؟ در جواب گفت : می دانید که من دو زن دارم . اولی خیلی اذیتم می کند . رفیقش گفت من این نگرانی را رفع می کنم . امروز ظهر به منزل نروید و مطمئن باشید شب که به خانه رفتید خانم در نهایت گرمی از شما استقبال و پذیرائی خواهد کرد .
سپس آن مرد ظهر به منزل دوست دوزنه خود رفته در زد و پرسید : آقای دو زنه تشریف دارند ؟ خانم فهمید همه میدانند که شوهرش دارای دو زن است . جواب داد : خیر ، ظهر نیامده است . اگر آمد به او بگویم چه کسی او را کار داشت ؟ آن مرد گفت : هر وقت آمد بگوئید که : آقای سه زنه آمده بودند عقب شما که برویم منزل دوست چهارزنه به اتفاق ایشان آقای پنج زنه را برداریم برویم منزل دکتر شش زنه و او را به بالین آقای هفت زنه ببریم . وعده کرده ایم که آقایان هشت زنه و نه زنه هم آنجا باشند .
خانم دید که شوهر خودش از همه نجیب تر است زیرا فقط دو زن دارد . شکر خدا را بجا آورده و شب که شوهرش به خانه آمد با کمال گرمی و محبت از او پذیرائی نمود . از آنطرف یارو هنوز دعا به جان رفیقش میکند که چنین حقه ای را سوار کرد